به وبلاگ شهر من خوش آمدید

شهرمن

نمایش تصاویری از شهرستان شازند و ...

منوي اصلي

آرشيو موضوعي

آرشيو مطالب

لينکستان

google+

امکانات

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 2
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 51
بازدید ماه : 993
بازدید کل : 30601
تعداد مطالب : 295
تعداد نظرات : 90
تعداد آنلاین : 1

شهرمن


بیوگرافی مرتضی پاشایی

بیوگرافی مرتضی پاشایی از زبان خودش

مرتضی پاشایی هستم متولد ۱۳۶۳/۵/۲۰ ساکن غرب تهران (آریا شهر) و در حال حاضر دانشجوی رشته گرافیک هستم از دوران کودکی همیشه نسبت به موسیقی یه حس خاص و مبهمی داشتم.

 و میدونستم که یک روز باید همین راه رو دنبال کنم.در سن ۱۴ سالگی موسیقی رو با زدن گیتار شروع کردم ولی درحین کار با مخالفت خانواده مواجه شدم.

ی بازم با پای فشاری های خودم وعلاقه ای که به موسیقی داشتم سر از کر باز نزدم وهرگز پشیمون از ادامه راه نشدم. وبه این کار ادامه دادم و خوب الان چند سالی هست که دیگه این کارو به صورت حرفه ای دنبال میکنم و اصولا تمام وقتم رو صرف این کار میکنم تا بتونم بهترین کار با کیفیت عالی بیرون بدم و به هیچ عنوان کارم رو سطحی دنبال نمیکنم.

بیشتر موزیک های خارجی گوش میدیم علاقه زیادی هم به مصاحبه کردن ندارم. دوست آروم و بی سرو صدا بیام بالا برخلاف دیگران خصوصیات اخلاقی من یا همیشه خیلی آروم هستم یا خیلی شوخی میکنم. با هرکسی نمی تونم بسازم خیلی حساس هستم.

 

آغاز فعالیت هنری مرتضی پاشایی

مرتضی پاشایی از سال ۱۳۸۹ با انتشار اینترنتی قطعات خود شروع به کار کرد، او با قطعه یکی هست به شهرت رسید. مرتضی پاشایی را پیرو سبک شادمهر عقیلی و محسن یگانه می‌دانند. مرتضی پاشایی در پاییز سال ۱۳۹۱ با انتشار آلبوم یکی هست به جمع خوانندگان آلبوم دار پاپ ایران پیوست. به اعتقاد خیلی از کارشناسان مرتضی پاشایی پدیده سال موسیقی پاپ فارسی بود.

 

آلبوم‌های مرتضی پاشایی
یکی هست: نخستین آلبوم مرتضی پاشایی که در سال ۱۳۹۱ منتشر شد. این آلبوم دارای ۱۲ قطعه است. ترانه سراهای این آلبوم، مهرزاد امیر خانی و علی بحرینی هستند. آهنگسازی این آلبوم را خود مرتضی پاشایی انجام داده و کار تنظیم را نیز مرتضی پاشایی و میلاد ترابی انجام داده‌اند.


تک آهنگ‌های مرتضی پاشایی
-روز برفی (همراه با محمدرضا گلزار) -ادعای عشق (نسخه غیر رسمی) - عصر پاییزی - بغض (تقدیم به بنیامین بهادری) - جاده یک طرفه - نفس - به گوشت میرسه - بزار بگم - چند روز - چشمای من - چطور دلت اومد - دل من دل تو - دروغ دوست داشتنی - عشق من - گریه کن - ماه من - من و ببخش - مثل شیشه - میخوام بگم - می‌میرم - تقصیر - تو فکرتم - تو راست میگی - یادته - یکی هست - زیادی - شاید بپرسی -ستایش -گل بیتا -روتو برگردون -حالا اومدی -تورفتی -گل اطلسی -بزار بگم -ماه من -قسم -آدم کش -ادم آهنی

 

بیماری مرتضی پاشایی

مرتضی پاشایی خواننده پاپ کشورمان مدتی است که با یک بیماری سخت دست و پنجه نرم می کند وی بر اثر بیماری گوارش مدتی در بیمارستان بستری شد  و تحت عمل جراحی قرار گرفت.

 

«مرتضی پاشایی» درگذشت
«مرتضی پاشایی» خواننده جوان موسیقی پاپ کشورمان پس از مدت‌ها مبارزه با بیماری مهلک سرطان در تاریخ بیست و سوم آبان 1393 دارفانی را وداع گفت. / ( روحش شاد)

نويسنده: همشهری تاريخ: 23 / 8 / 1393برچسب:, موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب

«مرتضی پاشایی» درگذشت

نويسنده: همشهری تاريخ: 23 / 8 / 1393برچسب:, موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب

گابریل گارسیا مارکز درگذشت

ساعتی پیش، گابریل گارسیا مارکز، نویسنده شهیر ادبیات آمریکای لاتین و برنده جایزه نوبل ادبیات به علت بیماری درگذشت. وی که بیشتر کتاب‌هایش به زبان فارسی نیز ترجمه شده و در میان ایرانیان طرفداران فراوانی دارد، از مدتی پیش به دلیل بیماری در بیمارستان بستری بود.

 

به گزارش «تابناک»، دقایقی پیش، خبرگزاری‌های گوناگون جهان، خبر فوت گابریل گارسیا مارکز را مخابره کردند. مارکز ۸۷ ساله در شهر مکزیکو سیتی درگذشته است.

بنا بر این گزارش، از مدتی پیش، وی به علت وضع جسمانی وخیمش در بیمارستان بستری بود.

گابریل گارسیا مارکز در ششم مارس ۱۹۲۷ در دهکده آرکاتاکا در منطقه سانتامارا در کلمبیا به دنیا آمد و در طول زندگی اش به عنوان یک رمان نویس، روزنامه نگار، ناشر و فعال سیاسی شناخته می‌شد و در میان مردم کشورهای آمریکای لاتین با نام «گابو» یا «گابیتو» مشهور بود و پس از درگیری با رئیس دولت کلمبیا و تحت تعقیب قرار گرفتنش در مکزیک زندگی می‌کرد.

در سال ۱۹۴۱ مارکز نخستین نوشته‌هایش را در روزنامه‌ای به نام Juventude ـ که مخصوص شاگردان دبیرستانی بود ـ منتشر کرد و در سال ۱۹۴۷ به تحصیل رشتهٔ حقوق در دانشگاه بوگوتا پرداخت و همزمان با روزنامه آزادیخواه ال‌اسپکتادور به همکاری پرداخت. در همین روزنامه بود که گزارش داستانی «سرگذشت یک غریق» را پاورقی چاپ کرد.

وی در سال ۱۹۵۴ به عنوان خبرنگار ال‌اسپکتادور به رم و در سال ۱۹۵۵ پس از بسته شدن روزنامه‌اش به پاریس رفت و در سفری کوتاه به کلمبیا در سال ۱۹۵۸ با نامزدش مرسدس بارکاپاردو ازدواج کرد. در سال‌های بین ۱۹۵۵ تا ۱۹۶۱ به چند کشور بلوک شرق و اروپایی سفر کرد و در سال ۱۹۶۱ برای زندگی به مکزیک رفت.

مارکز در سال ۱۹۶۵ شروع به نوشتن رمان «صد سال تنهایی» کرد و آن را در سال ۱۹۶۷ به پایان رساند. صد سال تنهایی در بوینس آیرس منتشر شد و به موفقیتی بزرگ و چشمگیر رسید و به باور بیشتر منتقدان شاهکار او به شمار می‌رود. او در سال ۱۹۸۲ برای این رمان، برندهٔ جایزه نوبل ادبیات شد.

همچنین در سال ۱۹۷۰ کتاب سرگذشت یک غریق را در بارسلون چاپ کرد و در‌‌‌ همان سال، به وی پیشنهاد سفارت کلمبیا در اسپانیا داده شد که وی این پیشنهاد را رد کرد و یک سفر طولانی دو ساله را در کشورهای کارائیب آغاز کرد. مارکز در این مدت کتاب «داستان باورنکردنی و غم‌انگیز ارندیرای ساده‌دل و مادربزرگ سنگدلش» را نوشت که جایزه «رومولوگایه گوس» بهترین رمان را به دست آورد. وی سپس دوباره به اسپانیا برگشت تا روی دیکتاتوری فرانکو از نزدیک مطالعه کند که حاصل این تجربه، رمان پاییز پدرسالار بود.

مارکز اوایل دهه ۸۰ به کلمبیا برگشت، ولی با تهدید ارتش کلمبیا دوباره به همراه همسر و دو فرزندش برای زندگی به مکزیک رفت. او در سال ۱۹۹۹ رسماً مرد سال آمریکای لاتین شناخته شد و در سال ۲۰۰۰ مردم کلمبیا با فرستادن طومارهایی، خواستار پذیرش ریاست جمهوری کلمبیا توسط مارکز شدند که وی نپذیرفت.

وی یکی از نویسندگان پیشگام سبک ادبی رئالیسم جادویی بود؛ هرچند نمی‌توان همه آثارش را در این سبک طبقه‌بندی کرد.

در سال ۱۹۹۹، مارکز به سرطان غدد لنفاوی مبتلا شد؛ اما پس از انجام مراحل درمانی در لس آنجلس، توانست بهبود پیدا کند. پس از آن بود که وی تمام وقت خود را صرف نوشتن کتاب خاطراتش کرد که در سال ۲۰۰۲ با نام «زنده‌ام تا روایت کنم» منتشر شد.

و سرانجام در سال ۲۰۱۲ اعلام شد که مارکز به آلزایمر مبتلا شده و توان داستان نویسی را از دست داده است. وی پس از یک دوره بستری شدن در بیمارستان، ساعتی پیش در مکزیکو سیتی درگذشت.

سایت خبری تحلیلی تابناك

نويسنده: همشهری تاريخ: 29 / 1 / 1393برچسب:, موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب

چرا هفت سین؟ و نمادهای هفت ‌سین

تابحال فکر کرده اید چرا هفت‌سین؟ چرا مثلا شش سین یا پنج سین نمی‌گذاریم و همه می‌كوشیم حتما تعداد سین‌های مان را به هفت تا برسانیم؟ با  اینکه می‌دانیم عدد هفت در بسیاری از تمدن‌ها مقدس است. حتی در بین جادوگران هفت عدد قدرتمندی است .در ایران باستان، جشن‌هایی به مناسبت‌های گوناگون ملی و مذهبی برگزار می‌شد. اما از آن میان، هفت جشن جزء جشن‌های واجب به شمار می‌آمد كه شش جشن، جشن‌های گاهانبار یا سالگرد آفرینش‌های شش گانه بود. این جشن‌ها به ترتیب عبارت‌اند از: «مید یوزرم گاه»،‌ جشن میانه بهار كه از 11 تا 15 اردیبهشت به مناسبت سالگرد آفرینش آسمان برگزار می‌شد. «میذ یوشم گاه» جشن نیمه تابستان از 11 تا 15 تیر به مناسبت سالگرد آفرینش آب «پیتی شهیم گاه»، به معنی «دانه آور»، سالگرد آفرینش زمین و فصل گردآوری غله است كه از 26 تا 30 شهریور برگزار می‌شد. «ایا سرم گاه»، از 26 تا 30 مهر است و سالگرد آفرینش گیاه و «برگشت» معنی می‌دهد، چون چوپان با گله بر می‌گردد و آغاز زمستان است. «مید یاریم گاه» به معنی «میان سال» كه سالگرد آفرینش چارپای مفید است و جشن میان زمستان، زمانی است كه برای دام انبار زمستانی می‌شود. «همسپد میدم گاه» به معنی «با هم بودن و با هم گرد آمدن‌» كه سالگرد آفرینش انسان است و پنج روز آخر سال برگزار می‌شود. هفتمین جشن از اعیاد هفتگانه واجب «نوروز» است. رسم‌های بسیاری هم در حاشیه این جشن رواج داشت كه با عدد هفت پیوند خورده بود. به عنوان مثال، در میز سیمین مقابل شاه وقت، هفت گونه غله و شاخه‌های هفت نوع درخت را می‌نهادند، روی همان میز هفت بشقاب كاشی سفید و هفت درهم سفید از سكه‌های ضرب شده در عرض سال.

رسم دیگری كه هنوز در برخی روستاهای زردشتی نشین رعایت می‌شود، كشت هفت نوع بذر در ظرف‌های كوچك است تا اینكه برای نوروز سبزی و طراوت فراهم باشد.

 
در قدیم، هفت «سینی» از دانه‌هایی كه بركت به سفره‌ها می‌آورد، می‌رویاندند و بر خوان نوروزی می‌نهادند. «سینی» معرب «چینی» است كه در قدیم به طبق‌های بزرگی كه از چین آورده بودند، گفته می‌شد. احتمالا هفت «سین» بازمانده همین هفت «سینی» است و یا نمادی از «سبزه» و «سرسبزی» با گذشت زمان، هفت «سینی» با هفت میوه یا گل یا سبزی كه با «سین» آغاز می‌شوند و هر یك نشانه ای از باروری و تندرستی هستند، تلفیق شده است.

این هفت «سین» كدام اند و هر یك نماد چیست؟ «سبزه» نودمیده است، «سنبل» خوش بر و خوشبو، «سیب» میوه بهشتی و نمادی از زایش، «سمنو» مائده تهیه شده از جوانه گندم كه یادآور بخشی از آیین‌های باستانی ایران است، «سنجد» كه بوی برگ و شكوفه درخت آن محرك عشق و دلباختگی است، «سیر» دارویی برای تندرستی، «سپند» به معنی «مقدس» كه دوركننده بیماری‌ها و دافع چشم بد است.

 
امروزه، برخی اقلام سفره هفت «سین» فراموش گشته و یا «سین»‌های آن در برخی خانواده جا به جا گشته است. مثلا گذاشتن «سركه» نماد ترشی و «سماق» نماد بیكاری و سماق مكیدن روی سفره هفت «سین» مناسبت ندارد.

علاوه بر «سین‌ها» بر این سفره آینه نیز می‌گذاریم كه نور و روشنایی می‌تاباند، شمع می‌افروزیم كه روشنایی و تابش آتش را به یاد می‌آورد و شاید بازمانده جشن سوری و جشن‌های آتش باشد؛ تخم مرغ كه تمثیلی از نطفه و باروری است. كاسه آب زلال به نشانه همه آب‌های خوب جهان و ماهی زنده در آب، به نشانه تازگی و شادابی؛ عسل و نقل و شیرینی و دیگر چیزهایی كه بنا به رسم خاص هر شهر و روستا و خانواده ای بر این سفر می‌افزودند. گذاشتن چند شاخه بیدمشك روح افزا نیز بر زیبایی سفره می‌افزاید.

 
وجود قرآن یا دیگر كتاب‌های دین بر سر سفره هفت «سین» برای راندن دیوان و شیطان از محیط خانه است. گذاشتن نمونه ای از غلات (معمولا نان و برنج) و حبوبات و همچنین در برخی خانواده‌ها گذاشتن شیر و فرآورده‌های شیری به نشانه تضمین بركت خانه متداول است.

در برخی خانواده‌ها، به ویژه در میان هم میهنان زردشتی، هفت «شین» نیز معمول است كه باید ناشی از شبیه سازی «شین» با «سین» باشد و نیز شاید به این دلیل كه شهد و شكر از دیرباز از بنیادی‌ترین مائده‌های این خوان بوده اند.

حتی از هفت «میم» نیز سخن گفته اند كه برخی مرغ، ماهی، ماست، مویز و ... بر خوان نوروزی می‌گذاشتند.

روی هم رفته، هفت سین نوروزی در جاهای متفاوت به شكل‌های متفاوت برگزار می‌شده است كه برخی نمونه‌های آن در نوروزنامه آمده است.

 
این اقلام و مراسم هیچ گاه در طول تاریخ ثابت نبوده اند. بستگی به شرایط، قومیت‌ها، باورها و اعتقادات دارد حتی برگزاری این مراسم در هر خانواده متفاوت است. اصولا چرا باید این مراسم در نقاط مختلف ثابت باشد؟ هر كسی به شكلی برگزار می‌كرده، گاهی هدف‌های سیاسی پشت قضیه بوده است و گاهی اهداف دیگر. نمی‌توان گفت مراسم سال نو و هفت سین از اصلی آمده و دگرگون شده‌اند. بلکه در طول تاریخ شكل گرفته اند و مردم هم به دلایل مختلف آنها را سال‌ها حفظ و برگزار كرده اند.

تنها چیزی كه شاید در این مراسم ثابت مانده است، عدد «هفت» آن باشند كه با هفتم بودن جشن نوروز در اعیاد هفتگانه واجب توجیه می‌شود. به نظر زنده یاد دكتر «مهرداد بهار» اسطوره شناس فقید، شاید این عدد «هفت» با هفت سیاره نیز ارتباط داشته باشد كه تصور می‌شد سرنوشت بشر در دست آنها است و این امر در تقدس عدد هفت موثر بود. شاید تصور می‌شد كه اگر كسی هر هفت تا را در اختیار داشته باشد و نظر لطف هر هفت سیاره را به خود جلب كند، خوشبخت خواهد بود.
 
 نماد شناسی هفت سین:
 سنجد ( Sorb ): نمادی است از زايش و تولد و بالندگی و برکت
سمنو (Samanoo): نماد خوبی براي زايش گياهی و بارور شدن گياهان
سبزه (Verdure): موجب فراوانی و برکت در سال نو شود، رنگ سبز آن رنگ ملی و مذهبی ايرانيان است.
سيب سرخ (Red Apple ): نمادی است از باروریو زايش
سماق (Sumac): برای گندزدايی و پاکيزگی
سير (Garlic): برای گندزدايی و پاکيزگی
سرکه (Vinegar): برای گندزدايی و پاکيزگی
قرآن(Quran): کتاب مقدس هر آيين
تخم مرغ (Eggs): از نوع سفيد يا رنگی نمادی است از نطفه و نژاد
ماهی سرخ (Gold Fish): ماهی يکی از نمادهای آناهيتا فرشته آب و باروری است و وجود آن باعث برکت و باروری می‌گردد.
سکه (Silver & Gold Coin): موجب برکت و سرشاری کيسه است
نقل (Comfit ): نمادی است از زايش و تولد و بالندگی و برکت
شيرينی (Sweets ): نمادی است از زايش و تولد و بالندگی و برکت
آجيل (Nuts): نمادی است از زايش و تولد و بالندگی و برکت
اسپند ( Wild Rue): در زمانهای قديم مقدس بوده و در رسم‌های نيايشی بکار برده می‌شده.
انار (Pomegranate): پردانگی انار نشان از برکت و باروری است.

نويسنده: همشهری تاريخ: 22 / 12 / 1392برچسب:چرا هفت سین؟ و نمادهای هفت ‌سین, موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب

آیا می دانید اصطلاح بوق سگ از کجا آمده است؟


فرهنگ اصطلاحات فارسی / بوق سگ :
یکی از از اصطلاحاتی ست که تقریباً دیگر کسی ریشه و منشاء آن را به یاد ندارد. بوق سگ از اصطلاحات بازاری است و منظور از بکاربری آن، تا دیر وقت کار کردن می‌باشد. مثلاً گفته می‌شود:« تا بوق سگ کار می‌کنم و فلان و بهمان» یا « بچه که نباید تا بوق سگ بیرون از خونه باشه که…!» در همه این جملات بوق سگ دلالت بر مفهوم دیر وقتی و زمان طولانی از حد بیرون دارد.

و اما ریشه آن: می‌دانید که بازار در ایران از جایگاه خاصی برخوردار بوده و هست . بازارهای ایرانی که خاص فرهنگ ایران است معمولاً شامل دو محور اصلی عمود بر هم بود که در وسط بهم رسیده و «چهارسوق» اصلی یا بزرگ را می‌ساختند. بازار بسته به بزرگی و کوچکی اش و تعداد بازاریانِ شاغل در آن می‌توانست چندین چهارسوق فرعی و کوچک نیز داشته باشد.

اما ورودی و خروجی این بازارها منحصراً از دو سر محورهای اصلی بود. با این تعریف بازارهای سنتی ایرانی دارای چهار مدخل می‌شود که در دو انتهای دو محور اصلی واقع بوده که با درهای بزرگ چوبی بسته می‌شد.
حفاظت از این بازارها البته کاری مهم و درخور توجه بود. اگرچه هر حجره با دری چوبی بسته می‌شد، اما این درها از امنیت مطلوبی برخوردار نبوده و به راحتی می‌توانستند شکسته شوند. از این رو امنیت بازار وابسته به درهای اصلی و نگهبان بازار بود. این نگهبانان از سر شب (دم اذان مغرب) تا دم صبح (بعد از اذان صبح) موظف به پاسداری از بازار بوده و مرتباً در طول بازار در حال گشت زنی بودند.

اما از آنجا که بازار بزرگ و امکان بازبینی همه جای آن غیرممکن بود، نگهبانان، سگانی درنده و گیرنده داشتند که به «سگ بازاری» موسوم بودند. این سگان غیر از مربی خود هر جنبده‌ای را مورد هجمه قرار داده و پاچه می‌گرفتند. از این رو با نزدیک شدند مغرب و بسته شدن درهای بازار و طبعاً رها شدن سگاهای بازاری، نگهبانان در بوقی بزرگ که از شاخ قوچ ساخته می‌شد و صدایی پرطنین و گسترده داشت می‌دمیدند که یعنی در حال باز کردن سگان و رها کردنشان در بازار هستیم. زودتر حجره ها را تعطیل کرده و از بازار خارج شوید. به این بوق که سه بار با فاصله زمانی مشخصی نواخته می‌شود «بوق سگ» می‌گفتند. این بود که مشتری آخر شب نیز حونش پای خودش بود!یعنی با شنیدن بوق سگ از بازار خارج نشده و حالا هر آن ممکن است مورد هجوم سگان درنده بازاری قرار بگیرد.

حال هرگاه کسی تا دیروقت به کار مشغول باشد و یا دیر به خانه برگردد می‌گویند تا بوق سگ کار کرده یا بیرون از خانه بوده است. همچنین افرادی را که زود عصبی شده و پیش از پرس و جو و کشف حقیقت به پرخاش می‌پردازند را سگ بازاری می‌گویند که قدرت تشخیص دزد از بازاری را نداشته و بی علت پاچه افراد را می‌گیرفت.

نويسنده: همشهری تاريخ: 25 / 11 / 1392برچسب:, موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 59 صفحه بعد

درباره وبلاگ

به وبلاگ شهر من خوش آمدید. این وبلاگ برداشت آزاد شما از تصاویری است که در شهر من (شازند) رخ می دهد ، و نیز ارائه موضوعات مختلف دیگر ، با ما باشید.

نويسندگان

لينکهاي روزانه

جستجوي مطالب

طراح قالب

© All Rights Reserved to shazandphoto.LoxBlog.Com | Template By: NazTarin.Com