در بیست سپتامبر 1993، سازمان ملل، سال 1994 را سال جهانی خانواده و روز 15 مه را روز جهانی خانواده نامید. این برنامه سالیانه در تاکید بر اهمیت بنیان خانواده به عنوان واحد اصلی جامعه و نقش آن موقعیت جهانی هر ملت برگذار میشود.
این روز فرصت مناسبی برای بررسی مسائل و مشکلات، اطلاع رسانی و مشاوره و صدها مورد اجتماعی دیگر به دست دست اندرکاران میدهد. در بیشتر کشورها، روز جهانی خانواده روزی پر از فعالیتهای جمعی و خانوادگی، روزی برای یادگیری و از همه مهمتر روزی برای یادآوری عشق و احترام به اعضا و محیط خانواده است.
مادر، تو رفیع ترین داستان حیات منی. تو به من درس زندگی آموختی. تو چون پروانه سوختی و چون شمع گداختی و مهربانانه با سختی های من ساختی. مادر، ستاره ها نمایی از نگاه توست و مهتاب پرتوی از عطوفتت، و سپیده حکایتی از صداقتت. قلم از نگارش شُکوه تو ناتوان است و هزاران شعر در ستایش مدح تو اندک. مادر، اگر نمی توانم کوشش هایت را ارج نهم و محبت هایت را سپاس گزارم، پوزش بی کرانم را همراه با دسته گلی از هزاران تبریک، بپذیر. فروغ تو تا انتهای زمان جاوید و روزت تا پایان روزگار، مبارک باد.
تاج از فرق فلک برداشتن
جاودان آن تاج بر سر داشتن
در بهشت آرزو ، ره یافتن
هر نفس شهدی به ساغر داشتن
روز در انواع نعمت ها و ناز
شب بتی چون ماه در بر داشتن
صبح از بام جهان چون آفتاب
روی گیتی را منور داشتن
شامگه چون ماهِ رویا آفرین
ناز بر افلاک اختر داشتن
چون صبا در مزرع سبز فلک
بال در بال کبوتر داشتن
حشمت و جاه سلیمانی یافتن
شوکت و فر سکندر داشتن
تا ابد در اوج قدرت زیستن
ملک هستی را مسخر داشتن
بر تو ارزانی که ما را خوش تر است
لذت یک لحظه مادر داشتن !
از شما دوستان عزیز می خواهم که به لینک زیر بروید و به خلیج همیشه فارس رای بدهید.این عرب ها یادشان رفته که به جهل و نادانی معروفند حال آمده اند با رای گیری در گوگل نام خلیج فارس را به خلیج ع ر ب ... که امیدوارم که نسل همه عربهایی که اینگونه فکر می کنند نابود گردد.خلیج فارس تا ابد خلیج فارس است.البته بهتر است بگوییم خلیج پارس تا آن ها بیشتر بسوزند.
ارنِست میلر هِمینگوی (به انگلیسی: Ernest Hemingway)(۲۱ ژوئیه، ۱۸۹۸ - ۲ ژوئیه ۱۹۶۱) از نویسندگان برجستهٔ آمریکایی و برندهٔ جایزه نوبل ادبیات است.
امروز روزی است که ارنست جایزه پولیتزر را در سال 1953 برای کتاب پیرمرد و دریا بدست آورد.
از مهمترین رمانهای او کتاب پیرمرد و دریا است. این کتاب می گوید " یک مرد را می توان نابود کرد ولی نمی توان شکست داد " داستان پیرمردی است که با ماهی بزرگی مبارزه می کند. برخی ار نقادان گفته اند ارزش پیامی و داستان با ارزش تر از اختراع پیل بوده است.
همینگوی در ۱۸۹۸ در الینوی آمریکا زاده شد. وی در ۱۹۱۷ درس خود را در دبیرستان اوک پارک به پایان رساند و در کانزاسسیتی به خبرنگاری در گاهنامهٔ استار پرداخت. ماجراجوییهایش او را به جبهه جنگ در ایتالیا کشاند و در آن جا زخمی شد....در بازگشتش به ایالت متّحده مردم شهر و محلّهاش در اوک پارک از او مثل یک قهرمان استقبال کردند. ارنست کار خبرنگاری را از سر گرفت و در سال ۱۹۲۱ با هدلی ریچاردسن اهل سن لوییز آشنا و عاشق او شد.
آنها با هم ازدواج کردند و بنا بر توصیه شروود اندرسن برای شروع زندگی، پاریس را انتخاب کردند.در آن جا ارنست برای تورنتو استار (Toronto Star) مشغول به کار شد. آنها همچنان برای گذران زندگی از سهم ارث پدری هدلی استفاده میکردند و ارنست به کار داستاننویسی نیز میپرداخت.طیّ همین دوران یعنی بین سالهای ۱۹۲۱ تا ۱۹۲۶ بود که او در مقام یک نویسنده به شهرت رسید.
سبک ویژهٔ او در نوشتن او را نویسندهای بیهمتا و بسیار تأثیرگذار کرده بود. در سال ۱۹۲۵ نخستین رشته داستانهای کوتاهش، در زمانهٔ ما، منتشر شد که به خوبی گویای سبک خاصّ او بود. خاطراتش از آن دوران که پس از مرگ او در سال ۱۹۶۴ با عنوان عید متغیر انتشار یافت، برداشتی شخصی و بینظیر از نویسندگان، هنرمندان، فرهنگ و شیوه زندگی در پاریس دههٔ ۱۹۲۰ است.