به وبلاگ شهر من خوش آمدید

شهرمن

نمایش تصاویری از شهرستان شازند و ...

منوي اصلي

آرشيو موضوعي

آرشيو مطالب

لينکستان

google+

امکانات

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 6
بازدید دیروز : 74
بازدید هفته : 6
بازدید ماه : 106
بازدید کل : 41199
تعداد مطالب : 295
تعداد نظرات : 90
تعداد آنلاین : 1

شهرمن


تولد اینترنت

اینترنت همان که ارتباط بین من و شما و دیگران را مقدور و یا نزدیک کرد که شما الان مشغول خواندن مقاله ای باشی که تا چندی پیش فقط در کتاب ها ، روزنامه ها و مجلات و با وسعت کم داشته باشی.با آمدن اینترنت همه چیز دگرگون شد یورش عظیم اطلاعات ،شبکه های اجتماعی ، تجارت الکترونیک و... حاصل این شبکه بود.

اینترنت عصر ارتباطات را به همراه آورد، عصری که در آن دولت الکترونیک ، آموزش الکترونیک ، بانکداری الکترونیک، تجارت الکترونیک وغیره از شاخصه های اصلی به حساب می آید و ضعف در استفاده و بهره برداری از آن ، بیانگرعقب ماندن از حرکت عصر خویش است.

گذر از عصر صنعت به فناوری، باعث شده تمامی ابزارهای اقتصادی ، سیاسی و فرهنگی بر پایه فناوری اطلاعات باشد. امروز کشورهای صاحب قدرت برای استفاده از ابزارهای امنیتی از بمب و موشک استفاده نمی کنند. بلکه فناوری اطلاعات را جایگزین این ابزار کرده اند. به جرات می توان گفت اینترنت به تنهایی در مقابل بمب و موشک قد علم کرده و با آنها مقابله می کند.

حالا وب دنیای دومی برای زندگی شده. مکانی که برای برخی افراد از دنیای واقعی نیز مهم تر است. بسیاری از کارها و شغل ها مستقیما به اینترنت وابسته هستند و تاثیر آن را بر هر گوشه از زندگی مان مشاهده می کنیم.

پس تولدش مبارک.

نويسنده: همشهری تاريخ: 12 / 2 / 1391برچسب:, موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب نظر بدهيد

پزشکی سلامت :تاثير منفي ريزموج‌ها بر زندگي انسان

يكي از شهروندان آلماني ۶سال است كه خانه خود را در سراسر اين كشور به دوش مي‌كشد تا مكاني امن براي زندگي بيابد. البته او نه از چنگ پليس مي‌گريزد نه قاتلان؛ نه بيماري تنفسي دارد و نه حساسيت به وضعيت آب‌وهوايي خاص. اين شهروند از امواج تلفن همراه فراري است...

 به گزارش دويچه وله، پزشكان مي‌گويند كه بدن اين شهروند در برابر ريزموج‌ها بيش از حد حساس شده است. او در حوزه الكترونيك كار مي‌كرده و پزشكان در سال‌هاي نخست، بروز اختلال‌ها، سردرد، مشكل بينايي، حالت تهوع و عدم‌تمركزش را ناشي از فشارهاي روحي مي‌دانستند.

 اما زماني كه استراحت، كارگر نيفتاد، آزمايش‌هاي پزشكي دقيق‌تر از اين حقيقت پرده برداشتند كه دنيا يا جاي اوست يا امواج تلفن همراه. اين فرد ۳۱ ساله اكنون در مكاني دورافتاده در يك خودروي سفري زندگي مي‌كند و تنها با پوشيدن لباس‌هاي محافظ خاص مي‌تواند از تلفن همراه به‌طور كوتاه‌مدت استفاده كند. وي در ۱۵ سالگي صاحب نخستين تلفن همراه خود شده است.

به گواهي شركت‌هاي ارائه‌كننده‌ خدمات تلفن همراه، بيش از 90 درصد آلمان زير پوشش شبكه مخابراتي تلفن همراه قرار دارد. اين شركت‌ها تلاش مي‌كنند كه نقاط كور باقي‌مانده را نيز برطرف كنند. يكي از اين شركت‌ها اخيرا دكل فرستنده تلفن همراه خود را دقيقا در نقطه‌اي مستقر كرده كه محدوده زندگي شهروند بيمار را زير پوشش گرفته است. يكي از انجمن‌هاي فعال در زمينه حفظ سلامت شهروندان در برابر امواج مضر، فرستنده را با پوششي از آلومينيوم پوشانده و اين پوشش را محافظ ناميده است. حال اختلاف ميان انجمن و شركت مخابراتي بالا گرفته است.

ريزموج‌ها دماي محيط را بالا مي‌برند. امواج مخابراتي موجود در فضا نبايد در حدي باشند كه دماي بدن شهروندان را بيش از يك درجه بالا ببرند. شركت‌هاي مخابرات موظف هستند شدت امواج فرستنده‌هاي خود را در حدي نگه‌دارند كه آسيبي به سلامت افراد نرسد. آلمان در اين زمينه داراي بهترين استاندارد جهاني است اما فرد بيماري كه پيش‌تر به او اشاره شد، نظر ديگري دارد. به گفته او شركت‌هاي آلماني تنها امواج را در حدي نگه مي‌دارند كه دماي بدن شهروندان را مختل نكند، اما در مورد مشكل‌هاي زيستي اين امواج (شبيه مشكل او) هيچ تعهدي از خود نشان نمي‌دهند.

دانشمندان مؤسسه‌ ماكس پلانك آلمان در تحقيقي دريافتند كه دماي سلول‌هاي در معرض ريزموج‌ها تا ۱۰۰ درجه افزايش مي‌يابد. آنان بر اين عقيده‌اند كه چنين امري نخستين تأثير را بر جريان خون مي‌گذارد. پس از يك تلفن كوتاه - حتي اگر شخص، خود با تلفن صحبت نكند - گلبول‌هاي قرمز چنان ناكارا مي‌شوند كه از انجام وظايف بيولوژيك خود باز مي‌مانند و در نهايت آثاري همچون خستگي، مشكلات تمركز، ناآرامي، سوت كشيدن گوش‌ها، آلرژي يا عفونت‌، بروز مي‌كنند. به اعتقاد پزشكان كساني‌ كه در نزديكي فرستنده‌هاي تلفن همراه زندگي مي‌كنند، سطح ملاتونين خونشان پايين‌تر است و به راحتي به آرامش نمي‌رسند.

ريزموج‌ها چه امواجي هستند؟

 از ريز موج‌ها براي گرم‌كردن غذا در ماكروفرها استفاده مي‌شودامواج الكترو مغناطيسي داراي بسامد ۳۰۰ مگاهرتز (يك ميليون ارتعاش در ثانيه) تا ۳۰۰ گيگاهرتز (يك ميليارد ارتعاش در ثانيه)، ريزموج ناميده مي‌شوند. از اين امواج در ماكروفرها براي گرم كردن غذا و در تلفن‌هاي همراه، فرستنده‌هاي ميكرو، شبكه‌هاي اينترنتي بي‌سيم و تلفن‌هاي بي‌سيم، براي انتقال اطلاعات استفاده مي‌شود.

 براي جلوگيري از اختلال در تبادل اطلاعات، همواره از محدوده فركانس‌هاي خاص (به‌عنوان مثال ۹/ ۰ تا ۸/ ۱ گيگاهرتز) استفاده مي‌شود. برخي از اين محدوده‌ها، همان محدوده‌اي هستند كه بخشي از اعصاب دستگاه عصبي انسان در آن فعاليت مي‌كند. اين همان نكته‌اي است كه منتقدان استفاده از تلفن همراه بر آن انگشت مي‌گذارند.

منبع : همپرواز

نويسنده: همشهری تاريخ: 7 / 2 / 1391برچسب:, موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب نظر بدهيد

کافکا و داستان عروسک

داستان از اين قرار است که يک روز جناب کافکا ، در حال قدم زدن در پارک،چشمش به دختربچه‌اي مي افتد که داشت گريه مي کرد.کافکا جلو مي‌رود و علت گريه ي دخترک را جويا مي شود...دخترک همانطور که گريه مي کرد پاسخ مي‌دهد : عروسکم گم شده !کافکا با حالتي کلافه پاسخ مي‌دهد : امان از اين حواس پرت! گم نشده ! رفته مسافرت !!!دخترک دست از گريه مي‌کشد و بهت زده مي‌پرسد : از کجا ميدوني؟کافکا هم مي گويد : برات نامه نوشته و اون نامه پيش منه !دخترک ذوق زده از او مي پرسد که آيا آن نامه را همراه خودش دارد يا نه که کافکا مي‌گويد : نه . تو خونه‌ست. فردا همينجا باش تا برات بيارمش ...
کافکا سريعاً به خانه‌اش بازمي‌گردد و مشغول نوشتنِ نامه مي‌شود و چنان با دقت که انگار در حال نوشتن کتابي مهم است ! و اين نامه‌ نويسي از زبان عروسک را به مدت سه هفته هر روز ادامه مي‌دهد؛ و دخترک در تمام اين مدت فکر مي‌کرده آن نامه ها به راستي نوشته‌ عروسکش هستند... و در نهايت کافکا داستان نامه‌ها را با اين بهانه‌ عروسک که «دارم عروسي مي کنم» به پايان مي‌رساند...

اين؛ داستان همين کتاب “کافکا و عروسک مسافر” است. اينکه مردي مانند فرانتس کافکا سه هفته از روزهاي سخت عمرش را صرف شاد کردن دل کودکي کند و نامه‌ها را – به گفته‌ي همسرش دورا – با دقتي حتي بيشتر از کتابها و داستان‌هايش بنويسد؛ واقعا تأثيرگذار است... او واقعا باورش شده بود. اما باورپذيري بزرگترين دروغ هم بستگي به صداقتي دارد که به آن بيان مي‌شود.
- امّا چرا عروسکم براي شما نامه نوشته؟
اين دوّمين سوال کليدي بود و کافکا خود را براي پاسخ دادن به آن آماده کرده بود ،پس بي هيچ ترديدي گفت : چون من نامه‌رسان عروسک‌ها هستم...!

نويسنده: همشهری تاريخ: 6 / 2 / 1391برچسب:, موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب نظر بدهيد

گفته هایی از شکسپیر

آن كس كه جرات انجام كارهاي شايسته را دارد، انسان است.

من هميشه تمايل دارم كه از اشخاص نجيب پيروي كرده و از آنان چيز بياموزم.

از دست دادن اميدي پوچ و محال، خود موفقيت و پيشرفتي بزرگ است.

مردم بينوا و تيره بخت، درماني جز اميد ندارند.

صورت شما كتابي است كه مردم مي توانند از آن چيزهاي عجيب بخوانند.

آدم تبهكار مي رود، ولي زيانهايش بعد از او مي ماند.

ديوانه خودش را عاقل مي پندارد و عاقل هم مي داند كه ديوانه اي بيش نيست.

حقيقت را همانطور که هست، بپذير.

هنگامي كه فقر از در وارد شود، عشق از پنجره مي گريزد.

آنچه را داريم و از آن لذت مي بريم، چنان كه بايد ارج نمي نهيم و قدر آن را نمي شناسيم و چون از دست برود به ارزش آن پي مي بريم. در اين هنگام است كه به اين حقيقت دست مي يابيم كه تا مالك چيزي هستيم از مالكيت خود بي خبريم.

نويسنده: همشهری تاريخ: 4 / 2 / 1391برچسب:, موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب نظر بدهيد

ويليام شکسپير William Shakespeare

امروز 23 آوريل و روز درگذشت و تولد ويليام شکسپير 

شاعر و نمايشنامه‌نويس انگليسي که وي را بزرگ‌ترين نويسنده در زبان انگليسي دانسته‌اند. «برد آون» لقب ويليام شکسپير است که به دليل محل تولدش در آون واقع در استراتفورد انگليس به اين نام شناخته مي‌شود.

ويليام شکسپير در 23 آوريل سال 1564 در انگلستان در شهر استراتفورد متولد شد. شهرت شکسپير به عنوان شاعر، نويسنده، بازيگر و نمايشنامه نويس منحصر به فرد است و برخي او را بزرگترين نمايشنامه نويس تمام دوران مي‌دانند اما بسياري از حقايق زندگي او مبهم است.

ويليام شکسپير در ماه آپريل (احتمالا روز بيست و سوم) در استراتفورد متولد شد. پدرش شهردار و مادرش فرزند زمين داري محلي بود.
شکسپير احتمالا در مدرسه گرامر استراتفورد تحصيل و در آنجا اطلاعات ارزشمندي درباره لاتين به دست آورده؛ اما ويليام رهسپار آکسفورد و يا کمبريج نشد. درباره جواني‌هاي ويليام افسانه‌ها يست و در واقع سند مستندي وجود ندارد. اولين مدرکي که ما درباره او پس از مراسم تعميد و نام گذاري داريم از ازدواج او با آني هاداواي Anne Hathaway در سال 1582 مي‌باشد. که ثمره آن دختري در سال 1583 و يک دختر و پسر دو قلو در سال 1583 بود. شکسپير پس از ازدواج به لندن رفت و در تماشاخانه مشغول بازي شد. در آنجا وظيفه ويرايش نمايش نامه‌ها را به او سپردن شکسپير از اين تجربه استفاده کرد و خود چند نمايشنامه نوشت که با استقبال روبرو شد پس از آن ما هيج اطلاعي در باره فعاليت‌هاي او براي 7 سال نداريم، اما وي احتمالا پيش از سال 1592 در لندن به عنوان بازيگر کار مي‌نموده. در اين موقع چندين گروه بازيگران در لندن و ديگر مناطق وجود داشت که ارتباط شکسپير با يکي يا بيشتر از آنها همگي حدسيات است. اما ما از ارتباط مفيد و طولاني او با موفق‌ترين دسته بازيگران با نام مردان لرد چامبرلين The Lord Chambelain's Men اطلاع داريم که پس از آمدن جيمز اول به تخت مردان شاه the King's Men نام گرفتند. شکسپير نه تنها با اين گروه بازي کرد بلکه سرانجام سالار صاحب سهم و مدير نمايشنامه شد. دسته شامل کساني که در آن روزگار مشهورترين بازيگران بودند مي‌شد مانند Richard Burbage (که بي شک خالق نقش‌هاي هاملت، لير و اوتلو بود) همين طور Robert Armin وWill Kempe (بازيگران نمايشنامه دلقک و احمق شکسپير) همچنين ايشان شناخته شده‌ترين تئاتر اليزابتي در سال 1599 بودند. شکسپير در دوران نخستين خود را محدود تئاتر ننموده و در سال 1593 شعر عشقي اساطيري ونوس و آدونيس و در سال پس از آن نيز ربودن لاکريس را منتشرمنتشر ساخت. و تا 1597 وي کامکار شد تا خانه يي نو را در استراتفورد خريداري نمايد و اينک او مي‌توانست خود را يک جنتلمن بنامد.

فرانسيس ميرس Francis Meres در پالاديس تاميا: خزانه هوش(1598) در رابطه با شکسپير مي‌گويد: همانطور که پلاتوس و سنکا Plautus and Seneca بهترين براي کمدي و تراژدي در ميان لاتين هستند شکسپير فاخرترين آنها از هر دو گونه در روي صحنه‌است.

با دو چکامه‌اي که شکسپير در سال‌هاي 1593 و 1594 به چاپ رساند اشعار او زودتر از نمايش‌هايش چاپ شدند همينطور بايد گفت که بيشتر غزل‌هاي وي بايد در اين سال‌ها نوشته شده باشند و نمايش‌هاي او پس از سال 1594 نمايان شده‌اند و او به طور کلي هر دو سال يکي را ارئه نمود که هريک شامل سرود و آهنگ‌هايي بسيار زيبايي مي‌شدند.

نمايش‌هاي ابتدايي شکسپير شامل: هنري چهارم، تيتوس آندرونيکس، روياي شبي در نيمه تابستان، بازرگان ونيز و ريچار دوم مي‌شود که همگي در ميانه و اواخر دهه 1590 تاريخ گزاري شده‌اند.

همينطور بعضي از تراژدي‌هاي مشهور او که در اوايل دهه 1600 گفته شده‌اند شامل: اتللو، شاه لير و ماسبت مي‌شود. در حدود سال 1610 شکسپير به استراتفورد براي استراحت بر مي‌گردد و با وجود آن به نوشتن ادامه مي‌دهد که دوره رمان و کمدي-استراتژي او به حساب مي‌آيد مانند: طوفان، هنري هشتم، سيمبلاين و داستان زمستان. درمورد غزليات او مي‌توان گفت که نخستين بار در سال 1609 به چاب رسيدند.

ويليام شکسپير به تاريخ 23 آوريل 1616 ميلادي درگذشت و جسد او دو روز پس از آن در کليساي مقدس ترينتي به خاک سپردند. او حتي قطعه‌اي ادبي نيز براي روي سنگ قبر خود گفته که بر روي آن حک شده‌است: به خاطر حضرت مسيح از کندن خاکي که اينجا را احاطه کرده خودداري کن، خجسته باد کسي که اين خاک را رها کند و نفرين باد کسي را که استخوان‌هاي مرا بردارد. او در حالي مرد که به سال 1616 هيچ نسخه? جمع آوري شده‌اي از آثار شکسپير وجود نداشت، و بعضي از آنها در نسخه‌هايي مستقل چاپ شده بودند که همان‌ها هم بدون نظارت ويرايش او بود. و در سال 1623 دو تن از اعضاي هيئت شکسپير، جان همينگز و هنري کاندل نسخه‌اي جمع آوري شده از تمام نمايش‌هايش که مورد تصحيح و رسيدگي قرار گرفته شده بود به چاپ رسيد که فيرست فاليو first folio نام گرفته شد.

 

نويسنده: همشهری تاريخ: 4 / 2 / 1391برچسب:, موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب نظر بدهيد

صفحه قبل 1 ... 12 13 14 15 16 ... 29 صفحه بعد

درباره وبلاگ

به وبلاگ شهر من خوش آمدید. این وبلاگ برداشت آزاد شما از تصاویری است که در شهر من (شازند) رخ می دهد ، و نیز ارائه موضوعات مختلف دیگر ، با ما باشید.

نويسندگان

لينکهاي روزانه

جستجوي مطالب

طراح قالب

© All Rights Reserved to shazandphoto.LoxBlog.Com | Template By: NazTarin.Com