منبع :شهروند ایرانی

ضمن عرض تبریک خدمت آقای خسرو عاجلو به جهت انتخاب ایشان به عنوان سرپرست هیئت کوهنوردی شازند

در این که شهرستان شازند یکی از بهترین نقاط استان و حتی کشور جهت ورزش پر نشاط کوهنوردی است هیچ شکی نیست اما در طی این سالها هیچ گونه تلاشی در جهت سازماندهی این گروه از ورزشکاران از سوی تربیت بدنی انجام نگرفت تا  که با تلاش بسیاری از دوستان که سر آمد آنها آقایان  عاجلو و شاهمرادی ، که هردو از سرپرستان گروه کوهنوردان راستوند و کوهنوردان شازند هستند تشکیل هیئت کوهنوردی شهرستان انجام پذیرفت.و سرپرستی هیئت به آقای خسرو عاجلو واگذار گردید و این خبر برای تمامی علاقه مندان به رشته کوهنوردی بسیار خوشحال کننده بود.تا اینکه از سوی برخی افراد زمزمه هایی به گوش رسید که آقای شاهمرادی از انتخاب اینگونه سرپرست هیئت کوهنوردی رضایت نداشته البته تمامی این سخنان از سوی برخی افراد منتشر گردیده و اینجانب نیز از نحوه انتخاب آقای عاجلو اطلاعات چندانی ندارم لذا از هر دو عزیز خواهشمند است برای جلوگیری از شایعه پراکنی های بیشتر به شفاف سازی موضوع پرداخته و مستقیما صحبت های خود را در این خصوص به گوش همگان برسانند.وبلاگ شهر من آماده انتشار صحبت های شما عزیزان می باشد.امیدواریم که تمامی این بحث ها شایعه ای بیش نباشد.

با سلام خدمت تمام عزیزان وبلاگ شهر من در جهت ارتباط هر چه بیشتر شما همشهریان چت روم اختصاصی را به صورت آزمایشی راه اندازی نمود امید است مورد استقبال شما دوستان قرار گیرد.لینک چت روم در زیر و همچنین در قسمت لینکستان شازند در ستون سمت راست وبلاگ موجود است.

بر روی تصویر کلیک کنید.

امروز ایمیلی دریافت کردم با چنین متنی.

اعراب به ما آموختند که آنچه را که میخوریم "غذا" بنامیم و حال ...آنکه در زبان عربی غذا به "پس آب شتر" گفته میشود.

اعراب به ما آموختند که برای شمارش جمعیّتمان کلمۀ "نفر" را استفاده کنیم
و حال آنکه در زبان عربی حیوان را با این کلمه میشمارند و انسان را با ... کلمۀ "تن" میشمارند؟
شما ۵ تن آل عبا و ۷۲ تن صحرای کربلا را بخوبی میشناسید.

اعراب به ما آموختند که "صدای سگ" را "پارس" بگوئیم و حال آنکه این کلمه نام کشور عزیزمان میباشد؟

اعراب به ما آموختند که "شاهنامه آخرش خوش است" و حال آنکه فردوسی در انتهای شاهنامه از شکست ایرانیان سخن میگوید.

آیا بیشتر از این میشود به یک ملّت اهانت کرد و همین ملّت هنوز  به کسانی احترام میگذارد که به او نهایت حقارت را روا داشته اند و هنوز با استفادۀ همین کلمات به ریشش می خندد.

آیا در کتاب سفینه البهار نمیخوانیم که بالاترین ایرانی از پست ترین عرب پست تر است؟!!!!

حد اقلّ بیائید با یک انقلاب فرهنگی این کلمات و این افکار (حقارت پذیری) را کنار بگذاریم.

بجای "غذا" بگوئیم "خوراک"

بجای "نفر" بگوئیم "تعداد" و یا "تن"(هرچند عربیست)

بجای "پارس سگ" بگوئیم "واق زدن سگ"

بجای " شاهنامه آخرش خوش است " بگوئیم "جوجه را آخر پائیز میشمارند"
 

 آیا میدان ورودی شهر شازند استاندارد می باشد؟

سئوالی که از خیلی از رانندگان پرسیده شد و جواب آنها غیر استاندارد بودن میدان 

بعد از اینکه برای مسئولین عزیز مشخص شد که مسیر شازند اراک در تقاطع بیمارستان و پمپ بنزین حادثه خیز و خطرناک است میدانی در محل ساخته شد ولی چرا همیشه باید چیزی را بسازیم و بعد بررسی کنیم که استاندارد هست یا نه. انواع ایرادات را می توان برای این میدان پیدا کرد که قصد چنین کاری را نداریم تنها نکته مثبت آن زیبایی میدان همراه با پرچم ایران است.

قصد مطلب این نیست که به تجزیه و تحلیل و استاندارد بودن یا نبودن میدان بپردازیم بلکه در ابتدا گفته شد که مسئولین متوجه شدند که نیاز به ساخت میدان هست اما چرا در ساخت آن استاندارد ها رعایت نمی شود که بعد ها مجبور به اصلاح آن باشیم.آینده نگری از ویژگی های خوب یک مدیر است و نباید مدیران به دنبال رفع مسئولیت باشند.

مشکل میدان به یک طرف و فروشندگان میوه به طرف دیگر. در کنار این میدان از جهتی که خودرو ها وارد شهر می شوند فروشندگان میوه با خودروی های خود ایستاده و گاهی حتی میدان را هم می بندند(پارک چندین خودرو در کنار هم جهت خرید) و  ایجاد خطر می کنند و از سوی راهنمایی و رانندگی هیچ عکس العملی انجام نمی شود تا زمانی که اتفاقی رخ دهد آن زمان همه به فکر راه حلی هستند.خیلی از شهر های دیگر مانند اراک به ساماندهی این گروه از فروشنگان پرداخته و نتایج خوبی هم بدست آمده امیدواریم که در شهر شازند هم به شکل بهتری انجام پذیرد.

هنر مدير، تبديل مشكلات به فرصت هاست.

مدير موفق بايد يك تشخيص دهنده ي خوب باشد.